|
سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, :: 9:33 :: نويسنده : مرتضی عربي
بسیاری از کسانی که سرپرست یا عضو خانواده ای آشفته و ناسالم هستند، فکر می کنند خانواده ای طبیعی، خوب و کارآمد دارند. به راستی وقتی واژه طبیعی (یا بهنجار و معمولی) به کار برده می شود و برای مثال گفته می شود «خانواده طبیعی»، منظور چیست؟ آیا طبیعی بودن به معنای سالم بودن است؟ اغلب از روی عادت، «طبیعی بودن» برای توصیف وضعیت هایی که عمومیت دارند و همگانی هستند، به کار برده می شود. مثلاً در جامعه ای که خانواده ها از تنبیه بدنی برای کنترل رفتار اعضای خود استفاده می کنند، کتک زدن عملی طبیعی است چرا که در خانواده های آن جامعه، تنبیه بدنی عمومی و همگانی است. همچنین در جوامعی که خانواده ها به دختران خود اجازه تحصیل نمی دهند، بی سواد نگاه داشتن دختران از نظر مردم آن جامعه عملی طبیعی است. اینها خانواده های خود را «خانواده های طبیعی» می انگارند. ولی آیا این نوع از خانواده ها، «خانواده های سالمی» هستند؟ استفاده از واژه های خوب و ادامه مطلب ...
چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:, :: 10:37 :: نويسنده : مرتضی عربي
شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران هفته گذشته زني را محاكمه كرد كه متهم است شوهر معتادش را به قتل رسانده است. آزيتا ميگويد به خاطر ناراحتي بيش از حد از مرگ شوهرش به قتل او اعتراف كرده است. اين زن در دادگاه ماجراي زندگي پردردش را با مقتول توضيح داد و قتل او را انكار كرد.
آزيتا كه 2 سال است در زندان به سر ميبرد در مورد اعترافاتش، زندگي مشتركش با مقتول و روز حادثه براي ما توضيح ميدهد. متهم هستي كه همسرت را كشتهاي. چرا اين كار را كردي؟ در دادگاه گفتم كه او خودكشي كرد و قتل كار من نبود. من اين اتهام را رد ميكنم. اما قبل از اينكه در دادگاه حاضر شوي به بازپرس و ماموران گفتهاي كه شوهرت را خودت كشتهاي. آن موقع اصلا شرايط روحيام خوب نبود و از طرفي من را مجبور كردند اعتراف كنم. در آن زمان خيلي ناراحت مرگ مجيد بودم، چون بعد از او ديگر دوست نداشتم زندگي كنم و شرايط روحيام بد بود. اما تو همه جزئيات قتل را تعريف كردهاي و حرفهايي زدي كه با واقعيت ماجرا منطبق بود. همه آنها دروغ بود، من شوهرم را دوست داشتم و قتل شوهرم كار من نبود. كي متوجه شدي شوهرت مرده است؟! من زمان مرگ او از
ادامه مطلب ...
چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:, :: 10:27 :: نويسنده : مرتضی عربي
نام: طاهره ـ الف، مجرد
سن و تحصيلات: 29 سال، ديپلم اتهام و مكان: مواد مخدر، استان تهران وضعيت پرونده: در حال رسيدگي طاهره زني سابقهدار است و 4 فقره جرم دارد؛ 2 بار به خاطر سرقت و 2 مرتبه به دليل مواد مخدر. او اكنون براي بار پنجم زنداني شده است. 2برادر دارد و خودش تك دختر خانواده است. زن جوان درباره زندگي خانوادگياش ميگويد: بچه كه بودم، پدرم براثر تصادف فوت كرد. مادربزرگم هيچوقت با مادرم خوب نبود و بعد از مرگ پدرم همه چيز بدتر هم شد. آن روز پدر و مادرم با هم دعوا كردند و پدرم در حالي كه عصباني بود از خانه بيرون زد و تصادف كرد. بعد از مرگ او، من و 2 برادرم به خانه مادربزرگم رفتيم و مادرم خيلي زود با مردي ديگر ازدواج كرد و با او به كانادا رفت. مادربزرگم هميشه از مادرم بد ميگفت، طوري كه از او متنفر شده بودم. طاهره تا 16 سالگي نزد مادربزرگش بود تا اينكه پيرزن فوت كرد. او ميگويد: عمهها و عموهايم به جاي ارث پدري، خانه مادربزرگم را به نام من و 2 برادرم كردند و بقيه ارث را خودشان برداشتند. ما با هم زندگي ميكرديم و كسي به ما سر نميزد. برادر بزرگم سر كار ميرفت و خرجمان را درميآورد اما وقتي ازدواج كرد، همه چيز به دوش برادر كوچكم افتاد. بعد از مدتي او هم زن گرفت و از آن به بعد خودم در يك شركت مواد غذايي كار ميكردم. طاهره وقتي فهميد همسران برادرانش اصرار به فروش خانه مادربزرگ دارند، مخالفتي نكرد. زن جوان ميگويد: خانه را فروختيم و بيشتر سهم به برادرانم رسيد و من براي خودم خانهاي رهن كردم، خيلي تنها شدم. برادرانم هر از گاهي به من سر ميزدند البته كمكم اين سر زدنها كمتر شد. با چند دختر دوست بودم كه در يك مهماني يكي از همين دخترها به من شيشه تعارف كرد و من هم براي اينكه كم نياورم، مواد را كشيدم. اين شروع اعتياد طاهره بود و او بتدريج به دام مواد مخدر گرفتار شد و از محل كارش اخراجش كردند. او داستان زندگياش را اينطور ادامه ميدهد: بعد از آن با همان دختري كه معتادم كرده بود، سرقت ميكردم. خانهام را پس دادم و يك اتاق اجاره كردم و همه لوازمم را هم فروخته بودم تا مواد بخرم. من و دوستم جيبزني ميكرديم. بعضي وقتها هم دخل مغازهها را ميزديم. دوست طاهره چند بار به زندان افتاد و در نهايت به خاطر مصرف بيش از حد مواد فوت كرد، اما طاهره از سرنوشت او عبرت نگرفت. او ميگويد: مواد همه چيز من شده بود. 2بار با 2مرد متاهل صيغه كردم تا خرج موادم را بدهند. حاضر بودم براي اينكه لنگ مواد نمانم، هر كاري بكنم. 4 بار دستگير شدم اما هر دفعه بعد از آزادي دوباره سراغ مواد رفتم. زندگيام واقعا نابود شد. طاهره درباره اتهام تازهاش ميگويد: براي خريد مواد رفته بودم كه دستگير شدم. 3 گرم كراك داشتم. حالا بايد در زندان بمانم اما براي آيندهام برنامه خوبي دارم. از طريق خالهام مادرم را در كانادا پيدا كردهام. او 5 سال است از شوهرش جدا شده. به او زنگ زدم و گفتم در اين سالها چه بلايي سرم آمده است . مادرم با شنيدن حرفهاي من بسيار متاثر شد و پس از آن قرار شد بعد از اينكه آزاد شدم و اعتيادم را ترك كردم برايم دعوتنامه بفرستد و من هم به كانادا بروم. اگر كنار مادرم باشم زندگيام درست ميشود. ديگر از اين وضعيت خسته شدهام.
چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:, :: 10:21 :: نويسنده : مرتضی عربي
چهار شنبه 20 مهر 1390برچسب:, :: 8:39 :: نويسنده : مرتضی عربي
با وقوع جنایتی در جنوب شرق تهران، عامل جنایت که یک جوان معتاد به شیشه است در حالی که مرتکب قتل شده بود فریاد می زد من رییس جن ها را کشتم.
پنج شنبه 14 مهر 1390برچسب:, :: 11:37 :: نويسنده : مرتضی عربي
رئیس پلیس استان خراسان رضوی می گوید: "در آرایشگاههای زنانه افراد به استفاده از شیشه به منظور کاهش وزن و لاغری ترویج میکنند." ادامه مطلب ...
یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:, :: 9:49 :: نويسنده : مرتضی عربي
این روزها در صفحه حوادث روزنامهها شاهد جرایمی هستیم که متهمان آنها با مصرف شیشه دست به آنها زدهاند. بیشتر آنها وقتی دستگیر میشوند و مورد بازجویی قرار میگیرند شیشه را عامل تبهکاری خود میدانند. انگار ماده مخدر شیشه از متهمان جدا شدنی نیست و جوانان ما بدون آنکه به عواقب آن بیندیشند پای در دنیای توهم سیاه میگذارند و خود را در زندان کوچکی گرفتار میبینند. بیشتر متهمان تحتتأثیر این ماده روانگردان حتی دست به جنایتهای هولناک نیز زدهاند. شاید خیلی از جوانان ما تاثیرات خطرناک این ماده مخدر را نمیدانند. ای کاش پیش از اینکه بخواهند برای نخستین بار به سمت این ماده بروند و وارد این دنیای سیاه شوند سری به بیمارستان روزبه بزنند و وضعیت جوانانی را ببینند که حتی دیگر کمپها هم آنها را نمیپذیرد. جوانانی که روزی پای بساط دوستانشان نشستند و حالا عاقبتشان بستری شدن در بیمارستان روانی است. شاید اگر تاثیر شیشه بر مغز و روانشان را میدانستند و اینکه روزی چنین وضعیتی در انتظارشان است، هیچ وقت این دنیای سیاه را در زندگیشان ثبت نمیکردند. دختران جوانی که هزار امید و آرزو داشتند و حالا آنقدر وضعیتشان وخیم شده که حتی خانوادههایشان آنها را ترک کردهاند و سهمشان تخت بیمارستان روانی است و بس. دختران سادهلوحی که روزی فریب افراد سودجو را خورده و بسیاری از آنها برای کم کردن وزن خود به سمت مصرف شیشه روی آوردند و لحظهای به عواقب آن فکر نکردند. اما اینکه شیشه چه مضراتی دارد و چطور باعث میشود که مصرف کنندهها دچار توهم شوند، بارها مورد بررسی قرار گرفته است. کارشناسان میگویند که شیشه ماده محرکی است که تاثیر مستقیم روی مغز میگذارد.شیشه به قدری قوی است که وقتی شخص برای نخستین بار مصرف میکند مغزش در حالت آماده باش قرار میگیرد و اگر پس از مدت 12 ساعت مصرف نکند دچار افسردگی وحشتناکی میشود. شیشه شخص را گرفتار میکند زیرا همانقدر که اثرات خوشایند آن شدید است، افسردگی بعد از اتمام اثرات هم شدید است و شخص چارهای جز مصرف نمییابد. این ماده محرک بهتدریج مغز را تخریب میکند و باعث توهم شدید و بروز رفتار کلیشهای میشود و شخص حرکات و اعمالی ناگهانی و تکراری از خود نشان میدهد که غیرعمدی و اجباری است. بیشتر شیشهایها پس از مصرف دچار بدبینی میشوند و همه را دشمن خود میدانند. صداهای عجیبی میشنوند و این توهمات آنقدر شدید است که زندگی آنها را تحتالشعاع خود قرار میدهد. متأسفانه باید گفت آمارها نشان میدهد درصد بالای معتادان شیشهای جوانان هستند و این میتواند زنگ خطری برای جامعه امروز ما باشد که نباید بهسادگی از کنار آن گذشت.
یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:, :: 9:43 :: نويسنده : مرتضی عربي
2 دزد شیشهای بعد از سرقت میلیونی از خانه ویلایی قصد آزار و اذیت صاحبخانه را داشتند اما صدای زنگ خانه، نقشه آنها را ناتمام گذاشت. ساعت 10 صبح 17 مرداد، ماموران کلانتری 102 پاسداران در جریان سرقت میلیونی از خانهای در حوالی میدان نوبنیاد قرار گرفتند. آنها با تهدید چاقو از من و دخترم خواستند که ادامه مطلب ...
دو شنبه 4 مهر 1390برچسب:, :: 15:19 :: نويسنده : مرتضی عربي
فرهاد اقطار، مدیرکل دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به جدا سازی دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی از حوزه پیشگیری از معلولیتها اظهار داشت: این اقدام منجر به خدمات رسانی بهتر در حوزه درمان و پیشگری به گروه هدف سازمان خواهد شد.
|