خیلیها اعتقاد دارند اعتیاد یك مشكل اخلاقی یا حتی قانونی است اما از نگاه بالینی اعتیاد یك بیماری است كه وجوه مختلف جسمی، روانی و اجتماعی دارد. گاهی نیز ممكن است فرد معتاد با دست زدن به اعمال خلاف قانون و عرف اجتماعی یك یا چند مشكل قانونی را برای خود ایجاد كند یا رفتارهای غیراخلاقی از وی سر بزند كه مورد طرد و تنفر خانواده و جامعه قرار گیرد. اعتیاد یك بیماری روانی نیز محسوب میشود چون معتادان از ناراحتیهایی مثل اضطراب و افسردگی به طور جدی رنج میبرند.
افراد معتاد به طور معمول از طرف خانواده، اطرافیان و دوستان طرد میشوند و دیگران نمیتوانند اعمال و رفتار آنها را تحمل كنند. این در حالی است كه بیمار برای بهبودی به حمایت نیاز دارد.
این موضوع به بعد اجتماعی اعتیاد مربوط میشود. فرد وابسته به مواد مخدر، سبك زندگی خود را با توجه به نیازهایش تغییر میدهد. یعنی این كه هر روز وقتی از خواب بیدار می شود به دنبال این است كه از كجا پول تهیه كند، از كجا مواد بخرد و كجا مواد را مصرف كند و به خانواده اش چه بگوید، به دوستانش و به همكارانش چه توضیح و توجیهی ارایه بدهد؟ فرد معتاد تمام زندگی روزمرهاش به همین شكل میگذرد و نمیتواند به موضوعات دیگر زندگی بپردازد. این فرد نمیتواند همسر خوبی باشد. نمیتواند پدر یا مادر خوبی باشد. نمیتواند همكار خوبی باشد. در حقیقت او زمانی برای پرداختن به این مسایل و فعالیتهای مثبت زندگی ندارد و چارهای ندارد جز اینكه به فكر تهیه پول خرید و نحوه مصرف مواد مخدر باشد. درگیری با مصرف مواد مخدر فرد را علاوه بر جسم و روان كم كم از لحاظ خانوادگی و شغلی نیز دچار مشكل میكند و ممكن است فرد را مجبور كند تا دست به كارهایی بزند كه هم از نظر قانونی جرم و هم از نظر اجتماعی ناپسند یا زشت خواهد بود.
ـ داستان اعتیاد از كجا شروع میشود؟
كمتر آدمی را میتوانید پیدا كنید كه از روز اول به قصد اعتیاد مواد مخدر مصرف كرده باشد. بهطور معمول آشنایی با مواد مخدر خیلی اتفاقی یا از روی تفنن و تفریح اتفاق میافتد یا ممكن است فرد به واسطه حضور در مراسم یا جمع خاصی دست به مصرف مواد مخدر بزند. پس از مدتی مصرف تفریحی و تفننی به مصرف نامنظم تبدیل میشود. فرد سعی میكند بیشتر در میان افرادی باشد كه مواد مخدر مصرف میكنند. برای مثال ممكن است در طول هفته چند شب را به بهانههای مختلف به منزل یكی از افراد فامیل كه مواد مخدر مصرف میكنند سر بزند. مرحله بعد، مصرف منظم مواد مخدر است. فرد پس از مدتی مصرف مواد مخدر در منزل اقوام و دوستان به فكر تهیه مستقل مواد و مصرف منظم آن در مكانهای مختلف میافتد. از این مرحله به بعد فرد به طرف مصرف دایمی گامهای سریع برداشته و در نهایت علایم وابستگی شدید به مواد مخدر در وی مشخص میشود. در این حالت فرد با عدم مصرف مواد مخدر، علایمی مانند ناخوشی یا دردهای جسمی و روانی را تجربه میكند و برای رسیدن به وضعیت سابق و رهایی از این ناراحتیها مجبور به مصرف مقدار بیشتری از مواد مخدر میشود. وقتی وابستگی به مواد مخدر در فرد به وجود میآید تمام سبك و شیوه زندگیاش دستخوش تغییر میشود. این مرحله بسیار خطرناك است زیرا فرد روش زندگی جدیدی را شروع میكند.
ـ یعنی در این مرحله است كه فرد دچار مشكلات بیشتری میشود؟
بله. دقیقا. در این مرحله است كه مشكلات خانواگی، اجتماعی، شغلی و قانونی برای فرد به وجود میآید. بیشتر طلاقها، اخراج از محیط كار، دزدیها و به زندان افتادن معتادان از این مرحله به بعد اتفاق میافتد، چون سبك زندگیشان دچار تغییرات منفی میشود.
ـ چرا افراد معتاد بیشتر از دیگران در زندگی شكست میخورند؟
وقتی كسی سبك زندگی اش به شیوه نامطلوبی تغییر میكند و از فعالیتهای مثبت خود كم كرده و به فعالیتهای زیانبار وناپسند روی میآورد در محیط خانواده، محیط كار و محیطهای اجتماعی دچار مشكل و تزلزل شده و طعم شكست را تجربه میكند. شكست را میتوان در هر قسمت از زندگی فرد معنی كرد. شكست به عنوان پدر یا مادر و عدم انجام مسوولیتهایی كه در قبال فرزندان دارند. شكست در برابر همسر، شكست فرزند در برابر وظایفی كه نسبت به پدر و مادر و خانواده دارد. شكست در ایفای وظایف شغلی در محیط كار، شكست در تحصیل، شكست در ایفای نقش شهروندی در اجتماع و...
ـ این احساس شكست باعث نمیشود فرد در ترك اعتیاد دچار مشكل شود؟
چرا، این شكستها خود به آسیبرسانی به عزت نفس و اعتماد به نفس در فرد منجر میشود و این شخص كم كم به این نتیجه میرسد كه نمیتواند فرد مفیدی باشد. فرد وابسته به مواد مخدر چون در بسیاری از مراحل و قسمتهای زندگی خود با شكست مواجه شده است در مرحله ترك مواد مخدر نیز احساس شكست و عدم موفقیت را به همراه دارد و به همین طریق این شكست را دوباره به سایر مسایل زندگی تعمیم میدهد. این افراد به طور معمول بدون مراجعه به مراكز درمانی و ترك اعتیاد خود شروع به كم كردن مصرف مواد مخدر و ترك آن میكنند اما چون زمینههای شكست را بارها تجربه كردهاند كمتر موفق به ترك مواد مخدر میشوند و دوباره به سمت مصرف آن گرایش پیدا میكنند.
ـ اما شما گفتید اعتیاد قابل درمان است؟
بله، واقعیت این است كه با پیشرفتهای جهانی كه در علم و به خصوص علوم روان پزشكی، علوم اعصاب و روانشناسی اتفاق افتاده است اعتیاد هم مانند خیلی از بیماریهای دیگر قابل درمان است و اگر افراد وابسته به مواد مخدر به مراكز درمانی معتبر مراجعه كنند بهطور حتم قادر به بازیابی سلامت خود و ترك كامل مواد مخدر خواهند شد.
ـ هم اكنون وضعیت مراكز درمانی و ترك اعتیاد در كشور ما به چه شكل است و آیا این مراكز واقعا برای افراد معتاد فایدهای دارد؟
چنانچه افراد به مراكز دارای مجوز كه مورد تایید وزارت بهداشت باشند مراجعه كنند حتما در درمان خود بسیار موفق خواهند شد. بهتر است به این موضوع اشاره كنم كه یكی از اصول مهم در درمان اعتیاد این است كه هیچ درمان واحدی برای همه افراد وابسته به مواد مخدر وجود ندارد بلكه درمانهای متعددی وجود دارد كه فرد باید با تلاش و ممارست نسبت به به كارگیری آنها اقدام كند. هیچگاه هیچ فرد وابسته به موادی نمیتواند با اولین اقدام درمانی از اعتیاد نجات پیدا كند و باید چند اقدام درمانی را برای چند ماه به كار گیرد. در درمانهای علمی ابتدا فرد از جهات گوناگون مورد ارزیابی قرار میگیرد. اقدامات لازم، شناسایی میشوند و بعد این اقدامات انجام میشوند و در نهایت برنامه درمانی فرد مورد پایش قرار میگیرد. باید برای هر فرد وابسته به مواد مخدر یك طرح درمان وجود داشته باشد. درمانهای جامع و موفق درمانهایی است كه برای هر فرد یك طرح درمان نوشته شود. طرح درمان در واقع سند یا نسخهای است كه در آن نوع مشكل، اهدافی كه باید به آنها رسید و فعالیتی كه مراجعهكننده و درمانگر باید انجام دهند در آن نوشته شده است. طرح درمان باید مطابق با نیاز بیمار باشد تا به نتایج خوبی برسد. متاسفانه در بسیاری از مراكز درمانی از یك روش و فرمول برای درمان تمام بیماران مصرفكننده مواد مخدر استفاده میشود كه صحیح نیست. هرچند تشخیص بیماری همه افراد ممكن است اعتیاد باشد اما این بیماری منشأ و علل گوناگونی دارد كه باید به دقت بررسی شوند و با توجه به علل ایجاد بیماری و ارزیابی كامل فرد طرح درمانی نوشته و اجرا شود.
ـ آگهیهای ترك چند ساعته یا چند روزه اعتیاد را باور كنیم؟
وقتی دوره وابستگی به مواد مخدر در مدت زمان طولانی اتفاق میافتد به هیچ وجه نمیتوان در مدت زمان كوتاهی فرد را از اعتیاد نجات داد. چنین آگهیهایی بیشتر برای جلب افراد و دریافت هزینههای زیاد است كه نتایج مطلوبی نیز به همراه ندارند. از نظر درمان كامل یك فرد بیمار، شامل درمان وی از ابعاد مختلف جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی است كه زمان نسبتا زیادی را لازم دارد و نمیتوان در عرض چند ساعت یا چند روز، فردی كه وابستگی شدید به مصرف مواد مخدر دارد را تغییر كلی داد. كوتاهترین زمان مورد نیاز برای درمان كامل یك فرد وابسته به مواد مخدر حدود ۶ ماه است.
ـ بیماران وابسته به مواد مخدر از چه طریقی این مراكز را شناسایی كنند و آیا در صورت مراجعه تحت پیگرد قانونی قرار نمیگیرند؟
در این زمینه قانونی وجود دارد كه اگر فرد معتاد دارای پروندهای در یك مركز درمانی معتبر باشد كه نشان بدهد این فرد در حال درمان اعتیاد خود است مجرم شناخته نمیشود اما در غیر این صورت تحت تعقیب قانونی قرار خواهد گرفت. همچنین مراكز معتبر درمان اعتیاد و دارای مجوز هر سال از سوی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكی در روزنامههای كثیرالانتشار معرفی میشوند، همچنین بیماران میتوانند با مراجعه به مراكز بهزیستی شهر خود اطلاعات این مراكز را دریافت كنند.
ع یكی از روشهای ترك وابستگی به مواد مخدر استفاده از داروی بوپرونورفین است خواهشمند است لطفا درباره این دارو و عوارض آن و یا مفید بودنش توضیحاتی بدهید.
پاسخ این سوال را باید پزشك و روانپزشكی كه در زمینه درمان مصرف مواد مخدر تخصص دارند بدهند ولی از آنجا كه شخصا در یكی از پژوهشهای بین المللی مركز مطالعات اعتیاد كه در مورد اجرایی بودن استفاده از داروی زیر زبانی بوپرنورفین و مقایسه آن با داروی دیگری مانند نالتركسون بود به عنوان درمانگر حضور داشتم میتوانم بگویم كه استفاده از این دارو در درمان وابستگی به مواد افیونی اهمیت بیشتری پیدا كرده، بهطوری كه در حال حاضر این دارو در داخل كشور تولید و از طریق دانشگاهها در اختیار كلینیكهای درمان مصرف مواد مخدر قرار گرفته است.
در حال حاضر استفاده امن از این دارو به شكل قرص زیرزبانی و فقط تحت نظر پزشك و درمانگر آموزش دیده و دارای مجوز استفاده از داروهای آگونیست مجاز است. این دارو به شكل قرص زیرزبانی ۲ میلیگرم و ۸ میلیگرم در داخل كشور تولید میشود و برای درمان سمزدایی و نگهدارنده برای وابستگی به مواد افیونی مانند هرویین، تریاك یا حتی كراك نیز استفاده میشود
نظرات شما عزیزان: